پاسخ به شبهاتی پیرامون حضرت علی (ع) / قسمت دوازدهم

ساخت وبلاگ
همانطوری که دیدید میان خلافت علی و عمر و عثمان و دیگر تجاوزگران تازی تفاوتی وجود نداشته است. در هیچ کجا ِمهری از سوی علی نسبت به ایرانیانِ شکست خورده روا داشته نشده٬  پس به چه دلیلی ایرانیان باید ِمهر کسی که دستور قتل عام نیاکانشان را داده است٬ را به دل داشته باشند؟ در تاریخ کدام ملتی پیدا میکنید که قاتلان نیاکان خود را بپرستند؟
مشخصا ما تمام ادعاهای نویسنده شبهه را تاکنون بررسی کردیم و نتایجش هم موجود است. سوال اصلی این بخش از شبهه دلیل محبت ایرانیان به حضرت علی است. 
در این زمینه بیش از صد مقاله و کتاب موجود است و علاقمندان می‌توانند به آنها مراجعه کنند و اصولا چون بنده اهل کپی و پیست کردن هم نیستم، این کار را نمی کنم. 
با این‌حال چند نکته را به اختصار می گویم.

1) همه مسلمانان چه سنی و چه شیعه حضرت علی را دوست دارند. جایگاه حضرت علی در تشیع مشخص است و نیاز به توضیح نیست و اهل سنت هم به ایشان کرم الله وجهه می‌گویند که دلیلش این است که آن حضرت تنها صحابی رسول الله بوده که قبل از اسلام هم موحد بوده است و همچنین احمد حنبل ایشان را قسیم نار و جنت خطاب می‌کند که مشخص کننده ارج ایشان است. میزان محبت مسلمانان به آن حضرت به حدی است که اباضیان که از فرق زنده خوارج هستند، اتهام شهادت آن حضرت را بر گردن نمی گیرند و معتقدند که ابن ملجم از خوارج نبوده است و شهادت آن حضرت را زیر توطئه اشعث می دانند.
2) در برخی گزارشات تاریخی رفتاری از خلیفه دوم به عنوان نژاد پرستی وجود دارد که نمی دانم چقدر صحت سندی دارند ولی مسلم تاریخ است که خاندان تبهکار بنی امیه نژاد پرست بودند و مطمئنا اثرات این نژاد پرستی بر روی ایرانیان و حضور شخصی مانند حضرت امیر که به تمسک آیه 13 سوره حجرات، همه را با هم برابر می دانسته، بر محبت ایرانیان به وی اثر گذاشته است.
3) نامه مشهور حضرت علی به مالک اشتر بخش جالبی دارد. در آنجا به مالک گفته شده که مردم دو دسته هستند، یا برادر دینی تو یا برادر تو در آفرینش. نگاه تو باید به هر دو یکسان باشد. مطمئنا  این نگرش حضرت باعث جذب ایرانیان به اسلام شد چون این نگاه را ایشان به همه نواحی اسلامی داشت.
4) بدون شک ماجرای ازدواج شهربانو با حضرت حسین (فارغ از صحت یاجعلی بودن این داستان) در ذهن مردم ایران به شدت اثر گذار بوده است.
5) اسلام برای ایرانیان رشد و بالندگی فکری داشت. به اراجیف اسلام ستیزان و ناسیونالیست های افراطی توجه نکنید که قبل از اسلام ایران مرکز علم جهان بوده است. حتی یک فیلسوف یا پزشک یا ریاضی دان در قبل از اسلام وجود ندارد و این را می توانید با آثار یونانی و رومی براحتی دریابید. در این زمینه مرحوم مطهری کتاب معروفی به نام خدمات متقابل اسلام و ایران دارد که در همین اینترنت قابل خواندن است. در کل می خواهم بگویم که بعد از ورود اسلام به ایران، ما شاهد حضور فلاسفه، ریاضی دانان، ادیبان و ... هستیم. نویسندگان صحاح سته همگی ایرانی هستند. 
6) تطبیق سازی ایرانیان با تشیع قابل تامل است. مانند شباهت مراسم عزاداری سید شهیدان با سیاوش. مردم ایران همیشه مظلومان را همراهی می کنند.
7) عبدالکریم سروش بحث جالبی دارد و می گوید اگر ما علو هستیم نه به این معنا که بقیه را نفی کنیم بلکه ادامه محمد را در علی دیدیم. این وجه را مطمئنا ایرانیان درک کرده بودند. شاهد مثال این سخن را می توان در خونخواهی حضرت امیر در باب کشته شدن هرمزان در ماجرای قتل خلیفه دوم یافت.
8) حکومت ساسانیان به مبنی قرار دادن نظام کاستی، ظلم زیادی را به مردم روا می داشتند. تلنبار شدن این ظلم به پذیرش اسلام از سوی ایرانیان کمک شایانی کرد. ادوارد براون در همین زمینه می نویسد: مسلّم ‏است که قسمت اعظم کسانى که (در ایران) تغییر مذهب دادند، به طیب خاطر و به ‏اختیار و اراده خود آنها بود. و پس از شکست ایران در «قادسیه‏» فى المثل چهار هزار سرباز دیلمى پس از مشاوره، تصمیم گرفتند به میل خود اسلام آورند، و به قوم عرب ملحق شوند. این عدّه در تسخیر «جلولاء» به تازیان‏کمک کردند، و اشخاص دیگر نیز گروه گروه به رضا و رغبت ‏به اسلام گرویدند.
9) بسیاری از هواخواهان مختار (فارغ از صداقت او یا دروغگو بودنش) از ایرانیان بودند.
10) عباسیان با شعار بازگشت خلافت به خاندان رسول الله و با سرداری ابومسلم که ایرانی بود بر بنی امیه و بنی مروان فائق آمدند.
11) در روایات مختلفی بر تساوی میان عرب و عجم سخن به میان آمده که من برای جلوگیری از طولانی شدن مطلب از آنها چشم پوشی می کنم و تنها به یک مثال مسلم تاریخی بسنده می کنمو آن هم برابر حقوق مردم از بیت المال در دوره حضرت علی است که صدای بسیاری از عرب ها را بر انگیخته بود.

قسمت بیست و هفتم شبهه

1- اولا این کتاب تالیف نیست بلکه گرد آوری است یعنی افرادی مدعی شده اند که مجموعه گفتار و نامه ها و وصیتهای امام علی(ع) را جمع کرده اند و خود آنها نیز اسم این کتاب را نهج البلاغه گذاشته اند مانند اسم مفاتیح الجنان که برای ادعیه انتخاب شده است ..پس این کتاب نه در زمان خود حضرت علی(ع) و نه در زمان امامان بعدی با این نام و به این شکل وجود نداشته است بلکه قرنها بعد از شهادت امام علی(ع) توسط افراد دیگری جمع شده است.
دوم نویسنده یا گرد آورنده این کتاب شریف رضی با همکاری شریف مرتضی ذکر شده است0(شاه عبد العزیز دهلوی در کتاب مختصر تحفه الاثنی عشریه..ص 58)و اغلب علماء شیعه انها را نویسنده یا گرداورنده این کتاب میدانند..همچنین در کتابهای دیگر نام های دیگری هم یافت ی بطوریکه مستدرک نهج البلاغه نوشته کاشف الغطاء(ص191) میگوید افراد گوناگونی در جمع اوری نهج البلاغه نقش داشته اند که معروف ترین انها شریف مرتضی است.

شریف مرتضی در سال 436 هجری وفات یافت و فاصله دوران او با دوران علی(ع) بسیار زیاد است اما عجیب این است که این فرد تمامی احادیث و روایات را مستقیما از علی(ع) نقل کرده است گویی که او این احادیث را از زبان علی(ع) شنیده است! و با وجود فاصله زیاد راویان این احادیث نیز مشخص نشده است …

یک نکته جالب بگویم و آن هم اینکه برایم جالب است که نویسنده شبهه چرا برای حضرت علی از لفظ (ع) استفاده کرده است. آیا این جز این است که او این شبهه را احتمالا از سایتی سنی کپی کرده است؟ 
به طور خلاصه نویسنده شبهه در اصالت نهج البلاغه به حضرت علی تشکیک کرده است
در پاسخ باید گفت که بله، می توان این احتمال را داد که چند نمونه از مطالب نهج البلاغه شاید مربوط به خود حضرت نباشند. به هرحال نهج البلاغه که قران نیست که تحریف نشده باشد.
اما اینکه کل مطلب را زیر سوال ببریم، خیر. ما یک متر دقیق برای سنجیدن مطالب حدیثی و روایی داریم و آن هم قرآن کریم. است. مطمئنا هر خطبه یا نامه یا حکمتی که با قرآن کریم در تضاد باشد، مثقالی ارزش ندارد.
در این زمینه مقاله های مفصلی نوشته شده که من علاقمندان را به آنها ارجاع می دهم. برای نمونه . و یا روی .
اما به طور خلاصه اگر بخواهم بگویم، درست است که سید رضی نهج البلاغه را جمع کرده ولی مطالب مربوط به حضرت علی قبل از او پراکنده بوده و مسعودی هم در تاریخش به این شااره می کند که اقوال آن حضرت در میان مردم هست. در کل اهتمام سید رضی باعث شد ما این مجموعه را داشته باشیم که افرادی مانند ابن ابی الحدید و عبده که هم عرب هستند و هم سنی، آن را به لحاظ فصاحت و بلاغت در بالاترین حد ممکن بدانند و اینجاست که یاد حدیث معروف من شهر علم هستم و علی باب آن محسوب می شود، می افتیم. 
پاسخگویان شبهات شایعات سوالات...
ما را در سایت پاسخگویان شبهات شایعات سوالات دنبال می کنید

برچسب : پیرامون,دوازدهم, نویسنده : shayeaata بازدید : 181 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1396 ساعت: 11:16