پاسخ به شبهاتی پیرامون حضرت علی (ع) / قسمت سیزدهم و پایانی

ساخت وبلاگ
قسمت بیست و هشتم شبهه
2-اما عجیب تر اینکه شیعیان معتقدند این کتاب نص گفتار علی(ع) است و چون علی(ع) امام معصوم است و اطاعتش واجب پس دستورات ان واجب الاطاعه است اما عملا کسی به فرمانهای خاص علی(ع) در همین کتاب نیز توجهی ندارد

بعنوان مثال شیعه معتقد است که امامت علی(ع) با نص فرمان الهی انجام شده است ..حال چگونه است که علی(ع) از انجام این فرمان الهی سر باز زده؟ و انرا انجام نداده است؟

اینکه متاسفانه مسلمانان به تمامی فرمایشات آن حضرت عمل نمی‌کنند حرف درستی است وگرنه وضعیت جهان اسلام اینگونه نبود. اما در ادامه شبهه، نویسنده مدعی شده که حضرت علی از فرمان الهی سر باز زده است و این یک بهتان بزرگ است.

نویسنده مغرض باید بداند که مسئله خلافت و امامت دو مسئله جدا هستند. امامت فرض الهی برای حضرت علی است و خلافت فرضی است که به اجبار نمی باشد و هرگاه مردم خواهان خلافت شدند، آن حضرت بر مسند کار می نشیند. 

قسمت بیست و نهم شبهه

نمونه یک- دعونی و التمسو غیری ………و انا لکم وزیر خیرا منی لکم امیرا(نهج البلاغه – شرح محمد ابن عبده..ص 178 و 179..دار الاندلس للطباعه و النشر و التوزیع)

امام علی (ع) میفرمایند ..برای من بهتر است که وزیر شما باشم تا اینکه امیر شما باشم! در حالیکه شیعه میگوید خداوند علی(ع) را به امامت برگزید پس چگونه امام علی(ع) با گفته خداوند مخالفت ی؟


حضرت علی این فرمایش را در اوج بحران عثمان مطرح کرده است. اتفاقا این جمله ایشان مشت محکمی بر دهان نویسنده همین شبهه است که در قسمت های نخستین شبهه، آن حضرت را به فردی قدرت طلب تشبیه کرده بود. این جمله حضرت به معنای این است که نمی خواهد به قدرت برسد چون برایش  دنیا ارزشی ندارد. 
قسمت سی‌ام
نمونه دوم – و الله ما کانت لی فی الخلافه رغبه و لا فی الولایه اربه و لکنکم دعوتمونی الیها و حملتمونی علیها
( نهج البلاغه شرح محمد عبده ..ص 397)

امام علی(ع) میفرمایند ..بخدا قسم من هیچ رغبتی به خلافت ندارم بلکه شما مرا به ان دعوت کردید و انرا به من تحمیل کردید!

چگونه ممکن است خلافتی که بقول شیعیان با نص الهی به علی(ع) داده شده ..امام از ان به تحمیل یاد کند؟
در رحالیکه عالمان شیعه میگویند عدم قبول امامت از سوی امام معصوم کفر است (طوسی تلخیص الشافی 4/131وبحار الانوار 8/368)


من واقعا نمی دانم نویسنده کذاب این شبهه چگونه می خواهد  در آن دنیا جواب پروردگار را بدهد؟ آخر بی انصاف چرا به علامه مجلسی و شیخ طوسی دروغ می بندی؟
شما کتاب شافی طوسی را مطالعه کنید. در کتاب تماما در تلاش است تا حق حضرت علی را احراز کند. در بحار الانوار روایت مورد اشاره دقیقه متنش این است:

و قال الشیخ الطوسی نور الله ضریحه فی تلخیص الشافی عندنا أن من حارب أمیر المؤمنین کافر و الدلیل علی ذلک إجماع الفرقه المحقه الإمامیه علی ذلک و إجماعهم حجه و أیضا فنحن نعلم أن من حاربه کان منکرا لإمامته و دافعا لها و دفع الإمامه کفر کما أن دفع النبوه کفر لأن الجهل بهما علی حد واحد ثم استدل رحمه الله بأخبار کثیره علی ذلک.  

کجای این متن آمده که عدم قبول امامت کفر است؟

در این متن آمده که شیخ طوسی در تلخیص اورده کسیکه با امیر المومنین بجنگه کافر است چون جنگیدن به معنای رد امامت است و رد امامت کفر است مثل رد نبوت و این چیزی است که شیعه امامیه بر ان اجماع دارند و اجماع انها برای ما سند و حجت است

خلافت یک مسئله است و امامت یک مسئله دیگر. امامت را که امام نمی تواند بر حسب وظیفه اش از آن شانه خالی کند. خلافت هم امری است که تا زمانی که مردم نخواهند، نمی توان بر آن ها به زور حکومت کرد. 
ولی در کل جالب است که نویسنده از فرط  بیچارگی برای القای شبهه مسخره‌اش، از کتاب شافی نام برده، کتابی که سراسرش اثبات حقانیت علی است.

قسمت سی و یکم

3- و عجیب تر اینکه در همین نهج البلاغه خطبه هایی است که هرگز توسط عالمان بر بالای منابر خوانده نی گویی از این کلام علی(ع) خوششان نیامده است!
در نهج البلاغه ینیم ( ص446 شرح محمد بن عبده)

إنه بایعنی القوم الذین بایعوا أبا بكر وعمر وعثمان ، على مابایعوهم علیه ، فلم یكن للشاهد أن یختار ولا للغائب أن یرد ، وإنما الشورى للمهاجرین والأنصار ، فإن اجتمعوا على رجل وسموه إماماً كان ذلك لله رضى

آگاه باشید که همان مردمی که با ابوبکر و عمر و عثمان بیعت کردند با من نیز بیعت نمودند انان که شاهد بودند حق انتخاب دیگری ندارند و انان که غایب بودند حق رد کردن بیعت را ندارند

عجیب نیست؟ این خطبه در تمامی چاپهای نهج البلاغه وجود دارد و به و ضوح بیعت مردم با خلفا را تایید ی و امام علی(ع) بیعت مردم با خودش را نیز مانند انها میداند


می دانید چه چیزی عجیب است؟ اینکه نویسنده شبهه در قسمت های قبل سنگ معاویه را بر سینه می کوبیده و حالا نامه حضرت علی به معاویه را علم کرده است. البته نگاه شخصی من همواره بر این بوده که حضرت علی خیلی مشکل با خلافت سه خلیفه اول نداشتند و مشکل اصلیشان همین معاویه بوده است یعنی به هر طریقه ای بود در زمان سه خلیفه اول خون دل خوردند و چیزی نگفتند ولی این نگاه شخصی من است و من چندان روی آن اصراری ندارم.

در کل، همانطور که می دانید و می دانیم، معاویه از بیعت با علی خودداری کرد و خودش را به خون خواهی عثمان مشهور کرد. در اینجا حضرت علی خطاب به معاویه می گوید که اگر مبنای خلافت اجماعی باشد که بر ابوبکر و عمر و عثمان شکل گرفت، او هم از همین اجماع بهره مند است و در اینجا معاویه حق اعتراض ندارد. 
از طرفی دیگر استفاده از استدلال طرف مقابل یک بنیان منطقی است. کما اینکه در قرآن کریم از ابرهیم نام برده شده که برای بطلان تفکر خورشید پرستان، خود را مدت کوتاهی شبیه آنان کرد و بقیه ماجرا
در پایان نویسنده می تواند برای درک همه جانبه این مطلب به خطبه شقشقیه هم مراجعه کند.

قسمت سی دوم
و از دیگر عجایب مدح اصحاب رسول خدا(ص) توسط علی(ع) است ….

لقد رأیت أصحاب محمد صلى الله علیه وسلم فما أرى أحدا یشبههم منكم لقد كانوا یصبحون شعثاً غبراً وقد باتوا سجداً وقیاماً یراوحون بین جباههم ویقبضون على مثل الجمر من ذكر معادهم كأن بین أعینهم ركب المعزى من طول سجودهم ، إذا ذكر الله همرت أعینهم حتى ابتلت جیوبهم ومادوا كما یمید الشجر یوم الریح العاصف خوفا من العقاب ورجاءا للثواب


برایتان جالب نیست که نویسنده شبهه مقابل نام حضرت رسول از (ص) استفاده کرده است؟ آیا جز این است که او این مطلب را از یک سایت احتمالا متعلق به اهل سنت کپی کرده است ولی می خواهد به مقاصد شوم خودش برسد؟

این روایت از حضرت علی که در نهج البلاغه هم هست، اشکال خاصی ندارد. بلکه در قران هم شبیهش وجود دارد. 

مطمئنا شیعیان اصحاب رسول الله را تکفیر نمی کنند. در میان صحابه افراد بزرگی مانند سلمان، حذیفه، عمار و ... بوده اند. در نفاق برخی هم ما شکی نداریم از جمله عبدالله ابن ابی یا کعب الاحبار و ... .

قسمت سی و سوم و پایانی

در یک بررسی کامل و دقیق در کتاب نهج البلاغه بیش از هفتاد نکته بسیار جالب یافت شد که اغلب انها به ایات متعدد و تفاسیر قرانی برای فهم بیشتر نیاز دارد و خواننده را چنین حوصله ای نیست✨
اولا این کتاب نوشته علی(ع) نیست⛔️ و بیش از نیمی از آن مطالبی است که دیگران نوشته و به امام نسبت داده اند مانند مطالبی در لعن خلفاء که با خویشتن داری امام و تقوای او متضاد است .

این مطالب عمدتا توسط مرتضی که جمع اوری کننده این کتاب است به آن اضافه شده است .

نه نهج البلاغه نوشته ی علی است و نه علی مهربانو یتیم نوازو عادل بوده است   و نه عرب را با عجم مساوی میدانسته است . 

او یک جانی و شهوت ران بوده است .

شما بخش اول و سه خط آخر این متن را به هر آدم بی طرفی بدهید می گوید که نویسنده اش دوتا سات. مطمئنم که نویسنده بخش اول یکی از عزیزان اهل سنت است و سه خط آخر متعلق به نویسنده شبهه است.

خدا را شکر می کنم که این شبهه به پایان رسید و توانستم در حدود یک سال به آن پاسخ دهم و از خداوند متعال و حضرت امیر چشم پاداش این پاسخگویی را در آن دنیا دارم.
والسلام


پاسخگویان:

http://shayeaat.blogfa.com/post/1545

پاسخگویان شبهات شایعات سوالات...
ما را در سایت پاسخگویان شبهات شایعات سوالات دنبال می کنید

برچسب : پیرامون, نویسنده : shayeaata بازدید : 181 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1396 ساعت: 11:16